امتحان نهایی
خولیو کورتاسار
مصطفی مفیدی
خوان و کلارا زن و شوهر جوانی هستند که فردا امتحان نهایی دارند . آنها برای رهایی از استرس قبل از امتحان تصمیم می گیرند تا شب را همراه با 3 تن از دوستان خود ، اندره و استلا و وقایع نگار در بوئنس آیرس بگردند . خلاصه هر 5 نفر ادم های روشنفکر و اهل ادبیاتی هستند که تمام مدت با یکدیگر بحث و گفت و گو می کنند و یک فضای خیلی مالیخولیایی و کابوس واری داره
بد نبود . من زیاد باهاش رابطه برقرار نکردم یعنی در واقع چون اصل کتاب روی محور ادبیاته به این صورت پیش می ره که دائما اشارات متعدد به ادیبان امریکای لاتین یا اسپانیول زبان دارند . پر از نقل قول های ادبی از بزرگان معروف خودشون که خوب برای ما شاید نتونه چندان جذاب باشه . قشنگی کار برای کسی هست که کاملا اون نویسنده ها و اثارشون را بشناسه و الان متوجه شه چه به جا از نقل قول های انها استفاده شده و دیگه اینکه خیلی سبک شاعرانه و قافیه دار کتاب براش مهم بوده مثلا جایی حتی بدون معنی فقط واسه نظم دار کردن سعی کرده کلمات هم اهنگ به کار ببره حالا خوب مترجم هر چه قدر هم سعی کنه همچین چیزی سخته برگردوندنش به یک زبان دیگه
بد نبود یک حس های قشنگی هم داشت اما کلا به نظرم رسید هر چی سعی راجع به کورتاسار خوانی کردم بسه قرار نیست به نتیجه خاصی برسم
قسمت های زیبایی از کتاب
او درست در جایی دنبال من می گردد که من هیچ وقت آنجا نبوده ام .
نظرت راجع به این عنوان روزنامه ها چیست : فاجعه در مصر : بیست زن زنده زنده سوزانده شدند ؟ مردم این عنوان را می خوانند و می گویند واقعاً فاجعه ترسناکی است . ضمناً ده هزار زن در جاهای دیگر مرده اند و جهان ککش هم نمی گزد .
تو تنها وقتی قدر فرهنگ خودت را می دانی که از ان جدا شده باشی
درد فقط برای کسی واقعی است که آن را همچون مصیبتی تحمل می کند و در این کار به آن حق شهروندی می بخشد و به آن اجازه ورد به روحش را می دهد . اصولاً شاعر به رنج و درد تن نمی دهد . رنج می برد – ولی خودش آدم دیگری است ایستاده در پایین تخت خواب که رنج بردن خود را نظاره می کند .
:: برچسبها:
امتحان ,
:: بازدید از این مطلب : 113
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0